آیا اینترنت انسان را کندذهن میکند؟
کافی است در گوگل جستجو کنید Is the internet تا در میان جستجوهای پیشنهادی به شما عبارت Is the internet making us stupid را پیدا کنید.
اما آیا واقعا اینگونه است؟ آیا واقعا اینترنت انسان را کندذهن میکند؟ اگر اینگونه باشد چه کار میتوان انجام داد؟
یک تحقیق اخیر از سوی شرکت کاسپرسکی نشان میدهد که 90 درصد از مردم از فراموشی دیجیتال رنج میبرند.
بیش از 70 درصد مردم شماره موبایل فرزندانشان را نمیدانند و 49 درصد هم شماره همسرشان را به خاطر ندارند. البته برخی از ما که در دنیای قبل از فراگیر شدن موبایل زندگی کردهایم شاید شماره تلفن خانه دوستانمان را هنوز به خاطر داشته باشیم اما بعید است در دوران موبایل کسی شماره فرد دیگری را حفظ کند، چرا که موبایلها این کار را برای ما انجام میدهند.
این چیزی است که آزمایشگاه کاسپرسکی نامش را Google Effect یا اثر گوگل گذاشته است. این که ما نمیخواهیم دادهها را به حافظه خود بسپریم. ما میدانیم که هر چیزی بخواهیم تنها یک کلیک با ما فاصله دارد و خوشحالیم که از وب به عنوان افزونهای برای حافظه شخصی خود استفاده میکنیم.
دکتر ماریا ویمبر، استاد دانشگاه روانشناسی بیرمنگام در این تحقیق حضور داشت. او بر این باور است که اینترنت نحوه سر و کار داشتن با اطلاعات و ذخیره کردن آنها را تغییر داده است. او میگوید: «اثر گوگل، باعث میشود خوب به خاطر بیاوریم که کجا میتوانیم اطلاعات را پیدا کنیم، اما خود اطلاعات را در حافظهمان نگه نمیداریم. احتمالا ما به اندازه گذشته تلاش نمیکنیم که اطلاعات را در ذهن خود ذخیره کنیم، چون میدانیم که اینترنت همه چیز را میداند و نیازی نیست ما چنین کاری انجام دهیم.»
پروفسور بتسی اسپارو از دانشگاه کلمبیا هم پژوهشی در زمینه «اثر گوگل» بر حافظه داشته است. در پایان این پژوهش میخوانیم: «مغزهای ما تا حد زیادی همانطور به اینترنت اتکا دارند که به حافظه دوست، اعضای خانواده یا همکاران اتکا دارند. ما چیزهای کمتری را به خاطر میسپریم چون میدانیم که اطلاعات را کجا میتوان پیدا کرد.»
کار حتی به عکسها هم کشیده است. یک تحقیق دانشگاه Fairfield در سال 2003 نشان داد که عکس گرفتن باعث میشود استفاده ما از حافظهمان کمتر شود. از افراد خواسته شد که در یک موزه بچرخند و آنهایی که از هر شیء موجود در موزه عکس گرفته بودند اشیا و جزئیات کمتری در ذهن داشتند تا افرادی که تنها تماشاگر اشیای موزه بودند.
دکتر ویمبر میگوید: «میتوان گفت که این اثر در حافظه شخصی ما هم هست. این که ما مرتبا از لنز دوربین موبایل خود به دنیا نگاه کنیم یعنی به اسمارتفونها اعتماد کردهایم تا خاطرات را برای ما نگه دارند. به این ترتیب کمتر به خود زندگی توجه نشان میدهیم و در بهیادآوری اتفاقات زندگیمان بدتر میشویم.»
اما آیا اینها باعث میشود انسانها کندذهن شوند؟
دکتر ژنویو بل، انسانشناس، از معاونان اینتل و رییس گروه حس و بینش اینتل میگوید: نه.
او بر این باور است که فناوری به ما کمک میکند که هوشمندتر زندگی کنیم چون دسترسی به پاسخها داریم: «این که بتوانید یک پرسش خوشفرم بسازید و سوالتان را به شکل مناسبی طرح کنید کاری هوشمندانه است، چرا که شما میتوانید بهسرعت اطلاعات مورد نیاز خود را دریابید و بدانید که از چه ابزاری برای رسیدن به پاسخ استفاده میکنید. برای من این نحوه تعامل با دنیا، ربطی با کندذهنی ندارد».
دکتر ژنویو بل مثالی میزند: «مادری را فرض کنید که میخواهد بداند که آیا این که بچهاش نمیخوابد مشکلساز است یا نه. او حتی نگران هم میشود. اینها همه پرسشهایی است که با فناوری راحتتر میتوانید به پاسخشان دست پیدا کنید تا این که بخواهید از پدر و مادر خود در این باره بپرسید. این باعث نمیشود کاربران کندذهنتر شوند. برعکس، به آنها کمک میکند هوشمندتر فکر کنند».
او میگوید بزرگترین دغدغه ما باید ذهنیت ما نسبت به فناوری باشد: «حدس من این است که استفاده از فناوری ما را کندذهنتر نساخته است. برعکس، ذهنیت قبلی و اضطراب ما در این میان دخیل است. در نهایت این اضطراب را داریم که فناوری برای ما چه معنایی دارد، برای انسانیت چه معنایی دارد و همینطور این که آیا فناوری شایستهتر از ماست یا نه. این که فناوریهای جدیدی داشته باشیم به نحوی این مسائل را تهدید میکند».
نیکولاس کار، نویسنده کتابهای «سطحیها: اینترنت چگونه نحوه فکر کردن، خواندن، و به خاطر آوردن را تغییر میدهد» و «قفس شیشهای: اتوماسیون ما را به کجا میبرد» بر این باور است که باید هشیار باشیم: «ما خطر واقعی را گم کردهایم. این که حافظه انسانی مانند حافظه کامپیوتر نیست. ما از طریق به خاطر سپردن است که میتوانیم با آنچه میدانیم و حس میکنیم ارتباط برقرار سازیم. این ارتباط منجر به دانش شخصی میشود. اگر ما ارتباطات غنی در ذهن خود نسازیم، دانشی ایجاد نمیشود. علم به ما میگوید که شکلگیری و تثبیت حافظه نیاز به توجه دارد و در این فرآیند است که این ارتباطات ساخته میشوند.»
او بر این باور است که ترکیب «اثر گوگل» و این که انسانها مدام حواسشان به سمت گوشیهایشان میرود و مرتبا اطلاعات دریافت میکنند مایه نگرانی است.یک تحقیق اخیر مایکروسافت نشان میدهد که بازه توجه انسان از 12 ثانیه در سال 2000 به 8 ثانیه در حال حاضر کاهش یافته است.
او میگوید: «بسیاری از تفکرات ما سطحی شده است. نه فقط از جنبه شناختی، بلکه از جنبه احساسی. این تنها میزان غنی بودن زندگی یک فرد و حس خود از خودش را کاهش نمیدهد؛ بلکه اگر فرض را بر این بگذاریم که تفکر عمیق و غنی برای جامعه ما ضروری است، میبینیم که در بلندمدت از این نظر آسیب میبینیم. همیشه افرادی هستند که با این مسائل مخالفت میکنند، اما به نظرم در نهایت ما و فرهنگمان کمی سطحی میشویم».
نیکولاس کار بر این باور است که مغز ما مانند هارددیسک نیست، یا شبیه به یخچال نیست که از حد مشخصی پرتر نشود. برعکس، او میگوید که حافظه گسترش مییابد: «اینگونه نیست که به خاطر سپردن و فکر کردن فرآیندهای جدا از همی باشند. هرچه چیزهای بیشتری را به خاطر بیاورید، مواد بیشتری برای کار در اختیار دارید و افکارتان احتمالا جذابتر خواهند شد».
اندرو کین، نویسنده کتاب «اینترنت پاسخ نیست» هم میگوید: «همه چیز حالا در دسترس است، هرچند که آن به اصطلاح حقایقی که در اینترنت موجود است خیلی هم قابل اعتماد نیست. بلکه این ذخیره کردن اطلاعات در اینترنت توان بسیاری به آنهایی میبخشد که دادههای ما را ذخیره میکنند».
او میگوید که در تمدنهایی مانند چین باستان، به خاطر سپردن نوعی هنر به شمار میرفت ولی اکنون اوضاع فرق کرده است: «برخی افراد بر این باورند که به خاطر سپردن باعث ایجاد انضباط ذهنی میشود. خود حقایق اهمیت کمتری نسبت به انضباط حفظ کردن آنها دارند. ذهنها اکنون سستتر از سابق شدهاند، بهویژه اگر در شبکههای اجتماعی غوطهور باشند».
اندرو کین، با نیکولاس کار موافق است: «فناوری دارد سطح تفکر ما را سطحیتر میکند و باعث میشود ما در یک لحظه به موضوعات مختلف فکر کنیم، نتوانیم سخنرانیها و حتی آهنگهای موسیقی را درک و هضم کنیم و دائما ذهن ما از یک شاخه به شاخه دیگری بپرد».
او اعتقاد دارد که چیزی که نیاز داریم خلاقیت و نوآوری است: «ما باید انتخابگرانه و شجاعانه فکر کنیم. مساله مهم این است که چگونه خلاقیت را میتوان یاد داد. ما نیازی نداریم که حقایق را یاد بگیریم. اکنون حفظ کردن مسائل اهمیت کمتری پیدا کرده است و ماهیت مشاغل دارد عوض میشود. معلمان باید این را در ذهن داشته باشند. سوال این است: چگونه به فرزندان خود یاد میدهید که به شکل متفاوتی فکر کنند؟»
دکتر ویمبر از مردم میخواهد که برای این که از حافظهشان مراقبت کنند مدت زمانهایی را به دور از اینترنت بگذرانند: «ما از تحقیقات درباره حافظه میدانیم که تنها اطلاعاتی را به یاد میآوریم که به آنها توجه کردهایم.
اگر ما تمام وقت خود را آنلاین بگذرانیم، یا زندگی خود را از دریچه دوربین موبایل خود تجربه کنیم، تجربیات مهمی را از دست میدهیم و آنها را به حافظه بلندمدت نمیسپاریم. این که مرتبا به دنبال اطلاعات در اینترنت باشید راه خوبی برای ساخت حافظه بلندمدت نیست. بهترین روش برای این که کاری کنید که اطلاعات در ذهن شما جای بگیرد این است که گاهی بنشینید، و از نظر ذهنی آنچه یک دقیقه، یک ساعت یا یک روز پیش یاد گرفتهاید یا تجربه کردهاید را مرور کنید».
منبع: ماهنامه رایانه خبر